“موسسه ملی مرهم تنها مؤسسه سلامت مجهز به ثبتنام الکترونیکی بیماران ”
معاون فناوری اطلاعات و ارتباطات مؤسسه ملی مرهم با اشاره به زمانهایی که همه ما صرف هیچ میکنیم، گفت: اگر واقع بینانه بینیم درگیر هیچ چیز هستیم. پس ترجیح میدهم زمانی که برای استراحت مضاعف صرف میشود را صرف کمک به جامعه کنم.
علیرضا ابراهیمی دکترای هوش مصنوعی و معاون فناوری اطلاعات و ارتباطات مؤسسه ملی مرهم؛ پنج سال است که با مرهم کار میکند. در سفر بیرجند تازه دفاع از پایان نامه دکتری خود را به اتمام رسانده بود و بعد از 48 ساعت بیخوابی و خستگی سفر از ساعت 9 صبح پشت کامپیوترش در بیمارستان بیرجند پرونده الکترونیکی بیماران را برای پذیرش و عمل جراحی تنظیم میکرد، تا ساعت 9 شب.
طراحی سایت مرهم و روزآمد کردن آن، اولین تجربه ثبت نام الکترونیکی بیماران و پزشکان، طراحی و پیاده سازی اتوماسیون پزشکان و اعضای موسسه، طراحی و پیاده سازی پرونده الکترونیکی سلامت بیماران، ثبت نام اهدای وقت و تخصص و ساخت و مدیریت حسابهای کاربری مرهم در شبکههای اجتماعی و فعال نگه داشتن این حسابها همه اقداماتی است که این دانشجوی نخبه انجام داده است.
چگونه با مرهم آشنا و همکار شده است؟
در دانشگاه با مدیرعامل مرهم آشنا شدم، اقدامات آنها را رصد کردم، متوجه شدم اقدامات مرهم با بقیه نهادهای خیریه فرق دارد آتش اشتیاقی نیست که زود فروکش کند و علاقهمند به همکاری شدم. وقتی اعلام کردم که آماده همکاری با مرهم هستم مسئولیتی که مرتبط با تخصصم بود را به خودم واگذار کردند.
مرهم را چگونه به دیگران معرفی میکنید و نحوه جذب همکاران جدید چگونه است؟
اعضای مرهم با توجه به باوری که به این مؤسسه دارند شخصاً مرهم را به نزدیکان و اطرافیان خود معرفی و آنها را به همکاری دعوت میکنند. یعنی طی تمامی این سالها عضوگیری مرهم با معرفی چهره به چهره و دعوت شخصی بوده است. مرهم تنها مؤسسهای است که ثبت نام الکترونیکی بیمار و جذب پزشک دارد. وقتی برای اولین بار به ثبت نام بیماران از طریق الکترونیکی اقدام کردیم انچه بیش از همه ما را متعجب کرد حجم بالای ثبت نامهای افرادی بود که دارای شکاف کام و لب هستند. واقعیت این است که تا پنج سال پیش یعنی زمانی که هنوز با مرهم آشنا نشده بودم با مشکل بیماری شکاف لب و کام هم آشنا نبودم.
بیماران از سراسر ایران عکسهای خود را برای مرهم میفرستند و من اولین فردی هستم که این عکسها را دریافت و در اختیار پزشکان قرار میدهم. در دوره اول ثبت نام الکترونیکی بیماران 12 هزار و 700 نفر ثبت نام کردند که 70 درصد این تعداد مشکل شکاف لب و کام داشتند. با دیدن این همه عکس واقعاً جا خوردم باورم نمیشد این مشکل تا این حد در کشور ما مردم را درگیر کرده است؛ چطور تاکنون هیچ کس این خیل افراد با مشکل شکاف کام و لب را ندیده بود!؟ چرا هیچ کس کاری نکرده بود؟
ابراهیمی از فاصله زمانی و مکانی کمی که با این خیل بیماران در مناطق محروم وجود دارد نیز سخن گفت و اظهار کرد: در میان مراجعان ما از کودک یک ماهه تا فردی که 60 سال است با این مشکل زندگی میکند وجود دارد. راستش را بخواهید وقتی این خیل بیماران را دیدم از خودم بدم آمد که تا این سن رسیدهام (البته بسیار جوان است) ولی نمیدانستم که در اطرافم چه خبر است. این فقط یک مورد است که ما با آن آشنا شدهایم قطعاً ناهنجاریهای دیگری هم وجود دارد که شاید حتی در ظاهر افراد نباشد اما وجود دارد و ما نمیدانیم.
“گذر از هیچ وقتی مرهم حالمان را بد میکند؛ حالمان را خوب میکند”
وی در پاسخ به این سؤال که کمک به مرهم چه قدر وقت شما را میگیرد؟ آیا از نظر مالی وقتی که از شما میگیرد تأثیر منفی بر زندگی شما دارد؟ گفت: حضور در مرهم حالم را بد کرد؛ حالم را خوب کرد. زمانهایی را که صرف مرهم کردم زمانهایی بود که صرف امور بی هوده میشد. بیایید صادق باشیم؛ حتی زمانی هم که میگوییم وقت نداریم و باید برای اختصاص وقت به یک امر برنامه ریزی کنیم اگر واقع بینانه بینیم درگیر هیچ چیز هستیم. پس ترجیح دادم زمانی که برای استراحت مضاعف صرف میشود را صرف کمک به جامعه کنم.
معاون فناوری اطلاعات و ارتباطات مؤسسه ملی مرهم از لذتی که برده است گفت و از اینکه در تیمی به این بزرگی کاری نتوانسته انجام دهد اما خوشحال است که جزئی از آن است به خصوص اینکه در حوزه تخصصی خود یعنی فناوری اطلاعات کسی داوطلب خدمت نشده بود و او برای این کار انتخاب شده است.
صرف این همه وقت و انرژی برای یک کار خیر؛ نتیجهاش در زندگی شما چه بوده است؟
ابراهیمی پاسخ داد: اعتقاد ندارم به این که کار خیری باید انجام دهم تا یک جای دیگر جواب کار خیرم را خدا بمن بدهد، خود انجام کار خیر یک موهبت است. من مسئولیت اجتماعی خودم را انجام میدهم. در این جامعه زندگی میکنم، اینجا به دنیا آمدهام پس در قبال جامعه خودم مسئولم. اگر اینجا هستم و توانایی و دانشی دارم، پس مسئول هستم و این دانش و فهمی است که معلمان من به من آموزش دادهاند.
دو معلم دارم که در دوره راهنمایی افتخاری شاگردی ایشان را داشته و هنوز هم با آنها در ارتباط هستم. استادان گرامیم آقایان حسن مطوریان دبیر علوم و پرویز زایرچی دبیر عربی که هر دو در خرمشهر خدمت میکنند. تلفنی صحبت میکنیم و هر چند سال یکبار هم فرصتی برای تجدید دیدار پیدا میکنیم و هر بار که مرا میبینند میگویند علیرضا «زکات علم نشرشه باید علمی را که به دست آوردی برای خدمت به مردم استفاده کنی» من هم علمم را اینگونه نشر میدهم؛ با خدمت به مردم.